Little Known Facts About زیبایی ادیان از دید قرآن.
Wiki Article
خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز) - آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیتهای دینی و مذهبی و فرقهها جریانهای دینی
اکبر از نسل چنگیزخان و تیمور گورکانی بود و رویکرد پیشینیان بر او تأثیرگذار بودهاست. به لحاظ عقاید دینی چنگیزخان پیرو شمنیسم بود ولی برای تمامی ادیان احترام قائل بود و در مراسمهای دینی مذاهب مختلف، از مراسم مسیحیان نسطوری و مسلمان تا آیین بوداییان، حاضر میشد و به ضرورت گفتگوی بین ادیان توجه ویژهای داشت. تیمور گورکانی نیز مقاطعی از عمر خود به ادیان شمنیسم، بودیسم، مسیحیت و نهایتاً اسلام گروید. قوبیلای قاآن، از دیگر نوادگان چنگیز، نیز در ۱۲۶۹ میلادی برای رسیدن به زمینههای اشتراک فکری و عملی با مسیحیان از پاپ درخواست کرد صد عالم دینی را به دربارش بفرستد.
کلیسای ارتدکس شرقی بر این باور است که خودکشی یعنی امتناع از پذیرش هدیه خداوند که همانا جسم و زندگی این دنیایی است؛ بنابراین، این عمل ناشی از ناامیدی و نقضکننده فرمان ششم از ده فرمان، یعنی «کسی را نکشید»، بوده و در نتیجه، گناه محسوب میشود. این کلیسا همچنین، مراسم تدفین مسیحی را برای خودکشها به انجام نمیرساند. با این حال، گاهی در برخی موارد چنانچه کشیش از فرد خودکش شناخت داشته باشد و اطلاعاتش را با اسقف در میان گذارد، ممکن است اجازه برگزاری مراسم تدفین مسیحی برای فرد خودکش توسط اسقف صادر شود.
نکته اول؛ این آیه شریفه پیامبر اکرم(ص) را به گفتگوی با اهل کتاب امر می کند. امر هم ظهور در وجوب دارد. یعنی تا قرینه ای نباشد ما شرعاً امر را دالّ بر وجوب می دانیم و اینجا نه تنها قرینه صارفه از وجوب نداریم بلکه مؤید داریم؛ لذا مدلول این آیه کریمه وجوب دعوت اهل کتاب و گفتگوی با آنها بر پیامبر(ص) است.
در این ویکیپدیا پیوندهای زبانی در بالای صفحه و همتراز با عنوان مقاله قرار دارند. رفتن به بالا.
↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ معزی، مهتاب (۱۳۹۳). «تأثیرات دین الهی اکبرشاه بر اتحاد شبه قاره هند». پارسه (۲۲): ۹۷–۱۱۱. دریافتشده در ۲۱ مه ۲۰۲۱.
مبدأ سالشماری تقویم جدید تاجگذاری اکبرشاه بود و به نام «تقویم الهی» استفاده شد.[۹] تقویم الهی بسیار تحتتأثیر گاهشماری زرتشتی بود.[۳] تأثیرپذیری اکبر از مذاهب مختلف[ویرایش]
ابی ولّاد گفت من از ابا عبدالله (سلام و درود خدا بر او) شنیدم که میگفت: “هرکه خود را به عمد بکشد، تا ابد در آتش جهنم خواهد بود. ”
در اوایل ورود اسلام به شبهقاره هند، جینیسم بیشتر مختص به نواحی جنوبی هند بود.[۳] اولین برخورد اکبرشاه با پیروان جین زمانی بود که او با یکی از مراسمهای مذهبی آنان مواجه شد که شش ماه به طول میانجامید. او سپس «آچاریا هیراویجایا سوری»، گورو و مرشد آیین جین، را به پایتخت خود دعوت کرد. آچاریا دعوتش را پذیرفت و با پای پیاده از گجرات به فاتح پور سیکری رفت.[۳۲] اکبر تحت تأثیر ویژگیهای آچاریا قرار گرفت و نشستهایی بین او و دیگر فیلسوفان ادیان مختلف برگزار کرد.
مریدان دین الهی دو دسته بودند: کسانی که فقط شست پوشیده و کلیات آن را پذیرفته بودند و دستهٔ دیگر که اعتقاد به آن را در همهٔ جنبهها و اشکال داخلی و خارجی پذیرفته بودند.[۲۹] برخی منابع پیروان دین الهی را تنها ۱۹ نفر عنوان کرده و نامشان را علاوه بر اکبرشاه و پسرش جهانگیرشاه، بیربال، شیخ مبارک، ابوالفضل علامی، فیضی دکنی، جعفر بیگ، شاهزاده مراد، قاسم خان، اعظم خان، عبدالصمد، ملا شاه محمد شهداد، صوفی احمد، میر شریف آمال، سلطان خواجه، میرزا صدرالدین، تکی شوستر، شیخزاده گوسالا بنارسی، صدر جهان و دو پسر ارشدش، ذکر کردهاند؛ ولی در واقع این فهرست افرادی است که دین الهی را با تمامی جنبههایش پذیرفته بودند.[۳۸][۱۲][۳۹] نقدها[ویرایش]
پس از مرگ بیرم خان، اکبرشاه سر رشته امور را به دست website گرفت و خط مشی سیاستهای بیرم خان را ادامه داد. وی بیش از نیم قرن به سلطنت در هندوستان پرداخت و تا حد زیادی به هدف خود، که ایجاد دولتی یکپارچه و متحد در هند بود، دست یافت.[۷][۴] عبادتخانه و فلسفهٔ صلح کل[ویرایش]
واژه دعوت و گفتگو به ظاهر متفاوت هستند. مفهوم متبادر ابتدایی از دعوت این است که ما به غیرمسلمانان بگوییم بیایید مسلمان شوید. معارف اسلام را عرضه کنیم و بخواهیم که بیندیشند و اگر صحیح یافتند مسلمان بشوند. مفهوم اولیه گفتگو این است که ما با یک عالم از دینی دیگر بنشینیم، تعارفاتی داشته باشیم، دشمنی و نفرت را کنار بگذاریم، مقداری ما معارف اسلام را ارائه دهیم، او نیز مقداری از معارف دینش را ارائه دهد، مشترکات و اختلافات بین یکدیگر را بدانیم، با اندیشه های یکدیگر آشنا بشویم. تعارف و آشنایی متقابل حاصل شود. اما دیدگاه من این است که مفهوم حقیقی این دو یکی است. در مفهوم بسیط و اولیه گفتگو، دعوت نخوابیده است. بعضیها خیال میکنند گفتگو یعنی فقط شناخت متقابل از یکدیگر و هدفی جز دانش افزایی ندارد. شاید بعضی مراکز گفتگوی ادیان هم به همین مقدار بسنده میکنند. خب اینجور گفتگویی نافع هست ولی کم فایده است. در مفهوم بسیط دعوت نیز برخی خیال میکنند دعوت به خیر در قرآن کریم، باید یک طرفه حرف زد و اندیشه خود را بهگونهای به پیروان سایر ادیان عرضه کند که بالاخره تحت تاثیر قرار بگیرند و بپذیرند و اصلا در مفهوم دعوت این را دخیل نمیدانند که باید به دیگری اجازه حرف زدن داد. به اندازهای که شما حرف میزنید اجازه بدهید او نیز حرفهایش را بگوید. او نیز دین و عقایدش را معرفی کند.
اکبر سرانجام در ۹۹۰ هجری قمری برابر با ۱۵۸۲ میلادی، با عنوان کردن «هزاره»، خود را از قیود دین و روحانیان آزاد کرد.[۹] جنبش «اَلفی» یا «هزارهگرایی» نوعی جنبش بدعتگزار اسلامی در قرن دهم هجری بود که در هند گسترش یافته بود[۶] و بر لزوم بازنگری و اصلاح در دین اسلام پس از گذشت هزار سال از ظهور پیامبر اسلام تأکید داشت و از آنجا که اکبرشاه هزار سال بعد از ظهور پیامبر به حکومت رسیده بود، خود را به عنوان اصلاحگر اسلام معرفی کرد. در میان مخالفان، این مسئله شایعهٔ ادعای نبوت و حتی خدایی اکبرشاه را تقویت کرد، اما او این مسئله را تکذیب کرد[۳] و ضمن آن که خود را همچنان مسلمان میدانست، سعی در جمعبندی عقاید مختلف و نیل به خداباوری خالص داشت.
در رشته دینشناسی تطبیقی ادیان معمولاً به چند دسته ابراهیمی، هندی و تائویی تقسیم میشوند.